تغیر مسیر یافته از - تفسیر عقلی
زمان تقریبی مطالعه: 28 دقیقه
 

تفسیر عقلی کلامی





تفسیر عقلی ـ کلامی، یکی از گرایشهای تفسیری که‌ در آن‌ مفسر در تفسیر آیات‌ به‌ جای اتکا به‌ روایات‌ به‌ اجتهاد و رأی خود اتکا میکند و با بهره‌گیری از کلام‌ و فلسفه‌ به‌ تفسیر آیات‌ و احیاناً به‌ اثبات‌ دیدگاههای کلامی خود یا رد آرای کلامی مخالفان‌ خود می‌پردازد.
در پژوهشهای تفسیری از این‌ گرایش‌ با عناوین‌ تفسیر اجتهادی و تفسیر به‌ رأی نیز یاد شده‌ است.
[۱] محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۶، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲] محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌ العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۹، قاهره) ۱۹۸۰.
[۳] محمدعلی ایازی، المفسرون‌: حیاتهم‌ و منهجهم‌، ج۱، ص‌ ۴۰، تهران‌ ۱۴۱۴.



۱ - پیدایش



پیدایش‌ و شکل‌گیری تفاسیر عقلی ـ کلامی، بیش‌ از هر چیز به‌ وجود آیات‌ نسبتاً زیادی در قرآن‌ باز می‌گردد که‌ متضمن‌ داده‌های عقلی و نظری است‌، مثل‌ آیاتی که‌ دعوت‌ به‌ تعقل‌ و تدبر می‌کند یا آیاتی که‌ خود صبغه استدلالی دارند، مانند آیاتِ نفی شرک. علاوه‌ بر این‌ در قرآن‌ آیاتی هست‌ که‌ تفسیر و تبیین‌ آنها بدون‌ توضیح‌ و تأویل‌ عقلی و صرفاً با اتکا به‌ ظاهر لفظ‌ ناممکن‌ است‌ یا با آموزه‌های صریح‌ قرآن‌ همخوانی ندارد.
از این‌ قبیل‌ است‌ آیاتی که‌ در آن‌ها به‌ خدا «ید» (دست‌) و «وجه‌ «(صورت‌) نسبت‌ داده‌ شده‌ است. و از استوای خدا بر عرش‌ و رؤیت‌ خدا سخن‌ به‌ میان‌ آمده‌ است‌.
این‌ آیات‌، که‌ با مفاهیم‌ کلامی نظیر تشبیه‌ و تنزیه‌ پیوند دارد، سبب‌ طرح‌ مباحث‌ کلامی در تفسیر این‌ آیات‌ میشده‌ است‌.
علاوه‌ بر این‌ در قرآن‌ آیاتی هست‌ که‌ در ظاهر غیرقابل‌ جمع‌ می نماید، مثلاً در آیاتی آمده‌ که‌ خداوند هرکس‌ را که‌ بخواهد هدایت‌ می کند و هرکس‌ را که‌ بخواهد گمراه‌ می سازد. و از سوی دیگر در آیاتی گفته‌ شده‌ است‌ که‌ کفر نورزید و ایمان‌ بیاورید.

۲ - تأسیس‌ علم‌ کلام‌



در تفسیر این‌ آیات‌ نیز مباحث‌ مختلفی، که‌ بیشتر جنبه کلامی ـ فلسفی دارد، مطرح‌ گردیده‌ است‌، مثل‌ مباحثی در باره جبر و اختیار، کسب‌، افعال‌ بندگان‌ و حسن‌ و قبحِ افعال‌.
این‌ قبیل‌ آیات‌ و برخی عوامل‌ دیگر، موجب‌ شکل‌گیری مباحث‌ و مناقشاتی می‌ان‌ مسلمانان‌ در قرون‌ اولیه اسلام‌ شد و بتدریج‌ به‌ تأسیس‌ علم‌ کلام‌ انجامید و بر تفسیر قرآن‌، که‌ در آغاز متکی بر منقولاتی از پیامبر اکرم‌ و آرای صحابیان‌ بود، تأثیر مستقیم‌ گذاشت‌.
تفسیر عقلی ـ کلامی حداقل‌ در حوزه آثار مکتوب‌، نسبت‌ به‌ تفسیر مأثور، متأخر است‌، هرچند که‌ ریشه آن‌ را به‌ عصر تابعین‌ رسانده‌
[۲۰] محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۴۹، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
[۲۱] فهدبن‌ عبدالرحمان‌ رومی، بحوث‌ فی اصول‌التفسیر و مناهجه‌، ج۱، ص‌۱۰۰، ریاض‌ ۱۴۱۹.
و از مکتب‌ عراقی سخن‌ گفته‌اند که‌ در مقابل‌ مکتب‌ مکی و مدنی، رویکردی مبتنی بر رأی و اجتهاد بوده‌ است. ‌
[۲۲] محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۱ـ۱۲۲، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲۳] محمد خضیری، تفسیرالتابعین‌: عرض‌ و دراسه مقارنه، ج‌ ۲، ص‌ ۷۲۲ـ۷۲۳، ریاض‌ ۱۴۲۰/۱۹۹۹.


۳ - تفسیر کلامی



در قرن‌ سوم‌ و چهارم‌ با بسط‌ و اشاعه علم‌ کلام‌، تفسیر کلامی نیز رواج‌ یافت‌ و در این‌ می‌ان‌، تفاسیر معتزلی را می‌توان‌ نقطه عطفی به‌حساب‌ آورد.
معتزله‌ بر اساس‌ مشرب‌ کلامی خود، که‌ مبتنی بر عقل‌گرایی بود، به‌ تفسیر عقلی آیات‌ پرداختند و آیاتی را که‌ معنای ظاهری آن‌ موافق‌ آرا و نظریاتشان‌ بود «محکم‌» و آیاتی را که‌ با اصول‌ فکری آنان‌ ناسازگار بود «متشابه‌» می‌نامیدند و در تفسیر آیاتی که‌ با مبانی عقلی ایشان‌ ناسازگار بود به‌ تأویل‌ روی می‌آوردند.
[۲۴] مصطفی صاوی جوینی، مناهج‌ فی التفسیر، ج۱، ص‌ ۱۰۸، اسکندریه‌: منشأه لمعارف‌.
[۲۵] ۱۱۸ـ۲۹۷، مصطفی صاوی جوینی، ج۱، ص‌ ۱۰۸ـ۱۱۲، مناهج‌ فی التفسیر، اسکندریه‌: منشأه لمعارف‌.
[۲۶] نصر حامد ابوزید، الاتجاه‌ العقلی فی التفسیر: دراسه فی قضیه المجاز فی القرآن‌ عندالمعتزله، ج۱، ص‌۱۸۰ـ ۲۳۹، دارالبیضاء ۱۹۹۸.


۳.۱ - معتزله‌


معتزله‌ از نخستین‌ کسانی بودند که‌ به‌ اهمیت‌ عقل‌ و رأی در تفسیر آیات‌ تأکید کرده‌ آن‌ را در تفاسیر خود به‌کار بردند.
بدین‌جهت‌ مخالفان‌ فکری آنان‌، اینگونه‌ عمل‌ تفسیری را تفسیر به‌ رأی خوانده‌اند که‌ بنا بر چندین‌ حدیث‌ نبوی از آن‌ نهی شده‌ است‌.
بعد‌ها بسیاری از مفسران‌ و متکلمان‌ غیرمعتزلی، مثل‌ ابوالحسن‌ اشعری و ماتریدی و فخررازی، از مفسران‌ اشعری نیز برای رد آرای کلامی معتزله‌ در تفاسیر خود از عقل‌ و رأی بهره‌ بردند که‌ خود منشأ تقسیم‌بندی جدیدی شد.
تفسیر پژوهان‌ و عالمان‌ اشعری در دوره‌های بعد در ارزیابی تفاسیر، این‌ تفسیر‌ها را «تفسیر به‌ رأی ممدوح‌» یا «جایز» و تفاسیر اهل‌ اعتزال‌ و دیگر مذاهب‌ و فرق‌ را «تفسیر به‌ رأی مذموم‌» خواندند.
[۲۷] محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌۲۸۸ـ ۲۸۹، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲۸] محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص۳۶۲ـ۴۷۷، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲۹] محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌ العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۵ـ۶۹، قاهره) ۱۹۸۰.
[۳۰] فهدبن‌ عبدالرحمان‌ رومی، بحوث‌ فی اصول‌التفسیر و مناهجه‌، ج۱، ص‌ ۱۰۲ـ ۱۰۴، ریاض‌ ۱۴۱۹.
[۳۱] عبدالرحمان‌بن‌ ابیبکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۰۵ـ۲۰۷، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
در عین‌ حال‌، به‌ این‌ نکته‌ باید توجه‌ داشت‌ که‌ دامنه تفسیر به‌ رأی از تفسیر عقلی و کلامی وسیع‌تر است‌ و شامل‌ تفاسیر عرفانی هم‌ می‌شود.
بنا به‌ تعریفی که‌ از تفسیر عقلی ـ کلامی داده‌ شد، تفاسیر بسیاری در این‌ گروه‌ جای می‌گیرند.
از شماری از این‌ تفاسیر فقط‌ نامی در کتاب‌ها باقی مانده‌، از برخی دیگر فقراتی در دیگر کتب‌ نقل‌ شده‌ یا فقط‌ بخشهایی باقی مانده‌ است‌.
برخی از آن‌ها هم‌ به‌صورت‌ کامل‌ در دست‌ است‌ و بعضاً به‌چاپ‌ رسیده‌ است‌.

۴ - مهمترین‌ تفاسیر کلامی



برخی از مهمترین‌ تفاسیر کلامی به‌ ترتیب‌ تاریخی عبارت‌اند از:
تفسیر ابوبکر عبدالرحمان‌بن‌ کیسان‌ الاصمّ (متوفی ۲۰۰ یا ۲۰۱)، عالم‌ و مفسر معتزلی، که‌ به‌ جهت‌ تمایل‌ به‌ شیعه‌، معتزله‌ او را طرد کردند،
[۳۲] ابن‌ ندیم‌، ج۱، ص‌ ۲۱۴.
قاضی عبدالجبار همدانی (فضل‌الاعتزال‌، ص‌ ۲۶۷) نیز تفسیر او را تفسیری عجیب‌ دانسته‌ است‌؛ کتابهای تفسیر القرآن‌ و تأویل‌ القرآن‌، هر دو اثر ضِراربن‌ عمرو معتزلی، معاصر احمدبن‌ حنبل‌، که‌ می‌ان‌ آن‌ دو کینه‌ و عداوتی وجود داشت.
[۳۳] ابن‌ ندیم‌، ج۱، ص‌ ۲۱۵.
[۳۴] ابن‌ حجرعسقلانی، لسان‌المیزان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۲۰۳، حیدرآباد دکن‌ ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۳۹۰/۱۹۷۱.

تفسیر ابوعلی جبّائی (متکلم‌ معتزلی، متوفی ۳۰۳)، شیخ‌ طوسی
[۳۵] طوسی، ج‌ ۱، ص‌ ۱.
در مقدمه تفسیرش‌، التبیان‌، آن‌ را تفسیری کلامی دانسته‌ و از آن‌ بسیار نقل‌ کرده‌ است‌.
[۳۶] طوسی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰۲.
[۳۷] طوسی، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲.
[۳۸] طوسی، ج‌ ۵، ص‌ ۶.
ابن‌طاووس‌
[۳۹] ابن‌طاووس‌، سعدالسعودللنفوس‌، ج۱، ص‌ ۲۵۲ـ۳۰۳، قم‌ ۱۳۸۰ ش‌.
نیز بخشهایی از آن‌ را آورده‌ است‌.
دانیل‌ ژیماره‌ این‌ تفسیر را در ۱۳۷۳ ش‌/ ۱۹۹۴ بازسازی کرده‌ است‌.
همچنین‌ ابوعلی فارسی (متوفی ۳۷۷)، نحوی و لغوی ایرانی، بر این‌ تفسیر شرحی نوشته‌ با نام‌ التتبع‌ لکلام‌ ابیعلی الجبّائی فی التفسیر که‌ حدود صد برگ‌ بوده‌ است‌.
[۴۰] یاقوت‌ حموی، معجم‌ الادباء، ج‌ ۲، ص‌ ۸۱۴، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳.
[۴۱] صفدی، ج‌ ۱۱، ص‌ ۳۷۹.
[۴۲] علیاشرف‌ صادقی، «زبان‌ تفسیر ابوعلی جبائی چه‌ بوده‌ است‌؟»، ج۱، ص‌ ۵۵۱ـ۵۵۷، در هفتاد مقاله‌: ارمغان‌ فرهنگی به‌ دکتر غلامحسین‌ صدیقی، ج‌ ۲، گردآورده یحیی مهدوی و ایرج‌ افشار، تهران‌: اساطیر، ۱۳۷۱ ش‌.
فرزند او ابوهاشم‌ جبّائی (متوفی ۳۲۱) نیز ظاهراً تفسیری داشته‌ که‌ سیوطی
[۴۳] عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، کتاب‌ طبقات‌ المفسرین‌، ج۱، ص‌ ۳۳، چاپ‌ مورسینگ‌، لیدن‌ ۱۸۳۹، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۶۰.
جزئی از آن‌ را دیده‌ اما در دیگر منابع‌ نامی از آن‌ نیامده‌ است‌.
تفسیر ابوالقاسم‌ عبداللّه‌بن‌ احمد کعبی بلخی (متوفی ۳۱۹)، متکلم‌ معتزلی، با نام‌ التفسیر الکبیر للقرآن‌
[۴۴] ابن‌ ندیم‌، ج۱، ص‌ ۲۱۹.
نیز از تفاسیر کلامی است‌.
به‌گفته ابن‌طاووس‌
[۴۵] ابن‌طاووس‌، سعدالسعودللنفوس‌، ج۱، ص‌ ۳۱۴، قم‌ ۱۳۸۰ ش‌.
نام‌ این‌ تفسیر، جامع‌ علم‌القرآن‌ بوده‌ و صَفَدی
[۴۶] صفدی، ج‌ ۱۷، ص‌ ۲۶.
آن‌ را دوازده‌ جلد دانسته‌ است‌.
ابن‌طاووس‌
[۴۷] ابن‌طاووس‌، سعدالسعودللنفوس‌، ج۱، ص‌ ۳۱۵ـ۳۳۷، قم‌ ۱۳۸۰ ش‌.
و طوسی
[۴۸] طوسی، ج‌ ۵، ص‌ ۲۷ـ۲۹.
بخشهایی از این‌ تفسیر را نقل‌ کرده‌ و به‌ نقد دیدگاههای او پرداخته‌اند.
از این‌ منقولات‌ می‌توان‌ به‌ روش‌ عقلی او در تفسیر همچون‌ دیگر معتزله‌ پی برد.
از دیگر تفاسیر کلامی تفسیر ابومسلم‌محمدبن‌ بحر اصفهانی (متوفی ۳۲۲)، ادیب‌ و متکلم‌ و مفسر معتزلی، با عنوان‌ جامع‌ التأویل‌ لمحکم‌ التنزیل‌ است‌ که‌ آن‌ را بر اساس‌ عقاید معتزله‌ نوشته‌
[۴۹] ابن‌ ندیم‌، ج۱، ص‌ ۱۵۱.
و به‌ گفته یاقوت‌حموی
[۵۰] یاقوت‌ حموی، معجم‌ الادباء، ج‌ ۶، ص‌ ۲۴۳۸چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳.
و طوسی
[۵۱] طوسی، ج‌ ۱، ص‌ ۱ـ۲.
ضمن‌ ستودن‌ این‌ تفسیر به‌ طولانی بودن‌ آن‌ خرده‌ گرفته‌ است‌.
[۵۲] محمود سرمدی، «ابومسلم‌ اصفهانی مفسّری گمنام‌»، ج۱، ص‌ ۲۳ـ۳۶، مقالات‌ و بررسی‌ها، سال‌ ۳۰، ش‌ ۶۲ (زمستان‌ ۱۳۷۶ ش‌).
همچنین‌ یکی از عالمان‌ هندی به‌ نام‌ سعید الانصاری منقولات‌ تفسیر ابومسلم‌ اصفهانی را از کتابهای مختلف‌ گردآوری کرده‌ و به‌ نام‌ ملتقط‌ جامع‌ التأویل‌ لمحکم‌ التنزیل‌ (۱۳۴۰/۱۹۲۱) در کلکته هند به‌چاپ‌ رسانده‌ است‌.
ابوالحسن‌ علی بن‌ اسماعیل‌ اشعری (متوفی ۳۲۴)، متکلم‌ و بنیانگذار مکتب‌ کلامی اشاعره‌ و شاگرد ابوعلی جبّائی، نیز تفسیری بزرگ‌ بر قرآن‌ نوشته‌ است‌ با نام‌ کتاب‌ فی تفسیرالقرآن‌ و الرد علی من‌ خالف‌ البیان‌ من‌ اهل‌ الافک‌ و البهتان‌ که‌ بعد‌ها با نام‌ المختزن‌ شهرت‌ یافت‌.
[۵۳] ابن‌فرحون‌، الدیباج‌ المذهب‌ فی معرفه اعیان‌ علماءالمذهب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۹۵، چاپ‌ محمد احمدی ابوالنور، قاهره‌ ۱۳۹۴/ ۱۹۷۴.
وی در این‌ تفسیر به‌ رد تفاسیر معتزله‌ مانند تفسیر جبّائی و ابوالقاسم‌ بلخی پرداخته‌ است‌.
ابن‌عساکر
[۵۴] ابن‌ عساکر، تبیین‌ کذب‌ المفتری فیما نسب‌ الی الامام‌ ابیالحسن‌ الاشعری، ج۱، ص‌ ۱۳۶ـ۱۳۹، بیروت‌ ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
مقدمه این‌ تفسیر را نقل‌ کرده‌ است‌.
ابومنصور محمدبن‌ محمد ماتریدی سمرقندی (متوفی ۳۳۳)، متکلم‌ و مفسر و پیشوای مکتب‌ کلامی ماتریدیه‌، نیز تفسیری نوشته‌ است‌ با نام‌ تأویلات‌ اهل‌السنه که‌ در آن‌ به‌ تفسیر آیات‌ قرآن‌ بر طبق‌ عقاید و دیدگاههای کلامی خویش‌ پرداخته‌ و در تفسیر برخی آیات‌ به‌ رد دیدگاههای مخالفان‌ خود پرداخته‌ است‌.
برای نمونه‌ در تفسیر آیه ۸ سوره بقره‌ به‌ رد دیدگاه‌ کرامیه‌ در باره ایمان‌
[۵۵] محمدبن‌ محمد ماتریدی، تفسیرالماتریدی المسمی تأویلات‌ اهل‌السنه، ج‌ ۱، ص‌ ۴۴، ج‌ ۱، چاپ‌ ابراهیم‌ عوضین‌ و سید عوضین‌، قاهره‌ ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
و در تفسیر آیه ۲۴ سوره بقره‌ به‌ رد دیدگاه‌ معتزله‌ در باره جاودان‌ بودن‌ صاحب‌ گناه‌ کبیره‌ در آتش‌ جهنم‌ می‌پردازد.
[۵۶] محمدبن‌ محمد ماتریدی، تفسیرالماتریدی المسمی تأویلات‌ اهل‌السنه، ج‌ ۱، ص‌ ۷۳، چاپ‌ ابراهیم‌ عوضین‌ و سید عوضین‌، قاهره‌ ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
[۵۷] محمدبن‌ محمد ماتریدی، تفسیرالماتریدی المسمی تأویلات‌ اهل‌السنه، ج‌ ۱، ص۱۷۹، چاپ‌ ابراهیم‌ عوضین‌ و سید عوضین‌، قاهره‌ ۱۳۹۱/۱۹۷۱.

از دیگر تفاسیر کلامی می‌توان‌ به‌ تفسیر علی بن‌ عیسی رمانی (متوفی ۳۸۴)، نحوی و مفسرمعتزلی، اشاره‌ کرد که‌ شیخ‌طوسی
[۵۸] طوسی، ج‌ ۱، ص‌ ۱ـ۲.
در مقدمه تفسیرش‌ آن‌ را ستوده‌ و به‌ طولانی بودن‌ آن‌ خرده‌ گرفته‌ و ابن‌طاووس‌
[۵۹] ابن‌طاووس‌، سعدالسعودللنفوس‌، ج۱، ص‌ ۳۹۴ـ۳۹۷، قم‌ ۱۳۸۰ ش‌.
بخشهایی از آن‌ را آورده‌ و در مواردی به‌ رد عقاید رمانی پرداخته‌ است‌.
نسخه‌هایی از این‌ تفسیر در کتابخانه‌های دنیا موجود است‌.

۴.۱ - قاضی عبدالجبار همدانی


قاضی عبدالجبار همدانی (متوفی ۴۱۵)، متکلم‌ و مفسر معتزلی، علاوه‌ بر آرای تفسیری در کتابهایش‌، از جمله‌ المغنی، کتابی در تفسیر دارد با عنوان‌ تنزیه‌القرآن‌ عن‌ المطاعن‌ که‌ در آن‌ به‌ تفسیر عقلی ـ کلامی بعضی آیات‌ که‌ از او در باره آن‌ها سؤال‌ کرده‌اند، پرداخته‌ و در ذیل‌ آیات‌ شبهه‌هایی را که‌ ممکن‌ است‌ مخالفان‌ معتزله‌ بر آن‌ها وارد کنند، پاسخ‌ داده‌ یا آن‌ها را تأویل‌ کرده‌ است‌
[۶۰] محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌ العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۴، قاهره) ۱۹۸۰.
[۶۱] محمدحسین‌ ذهبی، ج‌ ۱، ص‌۳۹۰ـ۴۰۱، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
مثلاً در تفسیر آیه ۲۶ سوره بقره‌ به‌ توجیه‌ دیدگاه‌ معتزله‌ در باره گمراهی و ضلالت‌ پرداخته‌
[۶۲] قاضی عبدالجباربن‌ احمد، تنزیه‌ القرآن‌ عن‌المطاعن‌، ج۱، ص‌ ۱۹، بیروت‌: دارالنهضه الحدیثه‌.
یا در تفسیر آیه ۳۰ سوره قصص‌
[۶۳] قاضی عبدالجباربن‌ احمد، تنزیه‌ القرآن‌ عن‌المطاعن‌، ج۱، ص‌۳۱۰، بیروت‌: دارالنهضه الحدیثه‌.
حادث‌ بودن‌ کلام‌ خدا را توضیح‌ داده‌ است‌.
از دیگر کتابهایی که‌ می‌توان‌ آن‌ را در شمار تفاسیر عقلی ـ کلامی ذکر کرد، امالی شریف‌ مرتضی علم‌الهدی (متوفی ۴۳۶)، متکلم‌ و فقیه‌ امامی، با نام‌ غررالفوائد و درر القلائد است‌ شامل‌ هشتاد مجلس‌ بحث‌ و مذاکره علمی در باره تفسیر و حدیث‌ و ادب‌ که‌ در مواضع‌ گوناگون‌ آن‌ به‌ تفسیر کلامی برخی آیات‌ پرداخته‌ است. ‌
[۶۴] علی بن‌ حسین‌ علم ‌الهدی، امالی المرتضی: غررالفوائد و درر القلائد، ج۱، ص‌ ۲۵ـ ۴۸، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۷۳/۱۹۵۴.

یکی از شاگردان‌ قاضی عبدالجبار همدانی، ابویوسف‌ عبدالسلام‌بن‌ محمدبن‌ یوسف‌بن‌ بندار قزوینی (متوفی ۴۸۳) است‌.
وی تفسیر مفصّلی بر قرآن‌ نوشته‌ با نام‌ حدائق‌ ذات‌ بهجه فی تفسیرالقرآن‌ الکریم‌ که‌ به‌ اختلاف‌ آن‌ را بین‌ سیصد تا هفتصد جزء دانسته‌اند به‌ گونه‌ای که‌ تفسیر وی بر سوره فاتحه الکتاب‌ در هفت‌ مجلد و تفسیر آیه ۱۰۲ بقره‌ در یک‌ جلد بوده‌ است‌.
وی در این‌ تفسیر به‌ شیوه معتزلیان‌ پیش‌ از خود قرآن‌ را تفسیر کرده‌ است‌.
[۶۵] عبدالکریم‌بن‌ محمد رافعی قزوینی، التدوین‌ فی اخبار قزوین‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۸، چاپ‌ عزیزاللّه‌ عطاردی، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
[۶۶] محمدبن‌ احمد ذهبی، ج‌ ۱۸، ص‌ ۶۱۶ـ۶۲۰.
[۶۷] حاجی خلیفه‌، ج‌ ۱، ستون‌ ۶۳۴،
سلیمان‌بن‌ حسن‌ صهرشتی، فقیه‌ و متکلم‌ امامی معاصرِ وی، در کتابی با نام‌ النضیر فی نقض‌ کلام‌ صاحب‌ التفسیر مواردی از آن‌ را رد کرده‌ است. ‌
[۶۸] ابن‌شهر آشوب‌، معالم‌العلماء، ج۱، ص‌۵۶، نجف‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
ابوسعد محسن‌بن‌ محمد مشهور به‌ حاکم‌ جشمی، عالم‌ و متکلم‌ زیدی، نیز تفسیری بر قرآن‌ نوشته‌ به‌ نام‌ التهذیب‌ فی تفسیر القرآن‌.
اهمیت‌ کلامی این‌ تفسیر در نقل‌قولهایی از معتزله‌ است‌
[۶۹] عدنان‌ محمد زرزور، الحاکم‌الجشمی و منهجه‌ فی تفسیرالقرآن‌، ج۱، ص‌ ۱۶۱ـ ۱۶۲، بیروت‌) ۱۳۹۱/۱۹۷۱.


۵ - تفاسیرقرن‌ پنجم‌



از قرن‌ پنجم‌ به‌ بعد تفاسیر بیشتری بر جای مانده‌ و بنابراین‌ بهتر می‌توان‌ در باره گرایش‌ مفسران‌ و روش‌ تفسیری آنان‌ داوری کرد.

۵.۱ - التبیان‌


یکی از تفاسیر مهم‌ این‌ قرن‌، التبیان‌ فی تفسیرالقرآن‌ اثر شیخ‌طوسی (متوفی ۴۶۰)، فقیه‌ و مفسر و متکلم‌ امامی، است‌ که‌ اولین‌ تفسیر کامل‌ شیعی از قرآن‌ کریم‌ است‌ و اگرچه‌ در آن‌ مباحث‌ ادبی و فقهی و اصولی نیز به‌وفور وجود دارد، چون‌ صبغه اصلی آن‌ کلامی است‌، می‌توان‌ آن‌ را تفسیرکلامی دانست. ‌
[۷۰] محمدحسین‌ طباطبائی، قرآن‌ در اسلام‌، ج۱، ص‌۵۰ ـ۵۱، تهران‌ ۱۳۵۰ ش‌.
طوسی در التبیان‌ مباحث‌کلامی بسیاری در تفسیر آیات‌ آورده‌ و در تفسیر برخی آیات‌ به‌ دفاع‌ از عقاید امامیه‌ پرداخته‌ است‌.
برای نمونه‌، او در تفسیر آیه ۵۵ سوره مائده‌، علی علیه‌السلام‌ را جانشین‌ بلافصل‌ پیامبر اکرم‌ دانسته‌ و در تفسیر آیه ۲۸ سوره آل‌عمران‌، به‌وجوب‌ تقیه‌، در صورت‌ خوف‌ جانی، نزد امامیه‌ اشاره‌ کرده‌ است‌.
از دیگر ویژگیهای کلامی این‌ تفسیر، نقل‌ آرای کلامی مخالفان‌ مثل‌ معتزله‌ و اشاعره‌ است‌ که‌ در هر مورد به‌طور مستدل‌ و با رویکردی عقلی به‌آن‌ها پاسخ‌ داده‌ است‌.

۵.۲ - الکشاف‌ عن‌ حقائق‌


یکی دیگر از تفاسیر مهم‌ کلامی، تفسیر الکشاف‌ عن‌ حقائق‌ غوامض‌ التنزیل‌ و عیون‌ الاقأویل‌ فی وجوه‌ التأویل‌ اثر جاراللّه‌ محمودبن‌ عمر زمخشری (متوفی ۵۲۸)، ادیب‌ و مفسر و متکلم‌ معتزلی، است‌.
به‌گفته ابن‌خلدون‌
[۷۱] ابن‌خلدون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۵۵ ـ۵۵۶.
زمخشری در تفسیر آیات‌ قرآن‌ به‌ عقاید معتزله‌ اشاره‌ کرده‌ و لذا محققان‌ اهل‌ سنّت‌ (اشاعره‌) از آن‌ تفسیر دوری می‌کنند ولی اگر کسی که‌ آن‌ را می‌خواند کاملاً به‌ مذهب‌ اهل‌سنّت‌ آگاه‌ باشد و راه‌ استدلال‌ خوب‌ را بداند از عقاید معتزلی آن‌ در امان‌ خواهد ماند.
از این‌ قبیل‌ طعن‌ و انتقاد‌ها بر کشّاف‌ بسیار است‌.
[۷۲] ، ابن‌تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌ ۳۴، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
[۷۳] محمدحسین‌ ذهبی، ج‌ ۱، ص‌ ۴۳۵ـ۴۴۲، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.

با این‌ حال‌ حتی مخالفان‌ آن‌ هم‌ از محاسن‌ بسیار این‌ تفسیر سخن‌ گفته‌اند
[۷۴] ابن‌خلدون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۵۵ ـ۵۵۶.


۵.۲.۱ - ویژگیها


از ویژگیهای تفسیر کشاف‌ ارائه دیدگاههای کلامی معتزلی است‌ که‌ زمخشری به‌ مناسبتهای گوناگون‌ به‌ آن‌ها اشاره‌ کرده‌ است‌.
زمخشری در تفسیر آیه ۱۰ سوره فتح‌، که‌ در آن‌ از دست‌ خدا (یداللّه‌) سخن‌ گفته‌ شد، به‌ نفی تشبیه‌ پرداخته‌ و در تفسیر آیه ۲۲ سوره ابراهیم‌ به‌ نفی جبر و در تفسیر آیات‌ ۳ سوره بقره‌، ۱۷۳ سوره آل‌عمران‌ و ۳۳ سوره نجم‌ به‌ عقیده معتزلی منزلت‌ بین‌ منزلتین‌ اشاره‌ کرده‌ است. ‌
[۷۵] احمد محمد حوفی، الزمخشری، ج۱، ص‌ ۱۲۲ـ ۱۶۶، مصر: الهیئه المصریه العامه للکتاب‌،) بی‌تا (.
[۷۶] محمود فاضل‌، «آراءالزمخشری الکلامیه فی تفسیر الکشاف‌»، ج۱، ص‌ ۳۱۸ـ۳۳۶، در یادنامه ادیب‌ نیشابوری: زندگانی استاد و مجموعه‌ مقالات‌ در مباحث‌ علمی و ادبی، به‌ اهتمام‌ مهدی محقق‌، تهران‌: مؤسسه مطالعات‌ اسلامی دانشگاه‌ مک‌ گیل‌ (شعبه تهران‌)، با همکاری دانشگاه‌ تهران‌، ۱۳۶۵ ش‌.


۵.۲.۲ - شروح‌


بر تفسیر الکشاف‌ شروح‌ و حواشی بسیاری نوشته‌اند که‌ از جمله‌ حواشی آن‌ الانصاف‌ فیماتضمّنه‌ الکشاف‌ من‌ الاعتزال‌ اثر ابوالعباس‌ احمدبن‌ منصور جذامی جَرمی معروف‌ به‌ ابن‌منیّر (متوفی ۶۸۳)، مفسر و فقیه‌ مالکی مصری، است‌ که‌ بار‌ها در حاشیه الکشاف‌ به‌چاپ‌ رسیده‌ است‌.
[۷۷] حاجی خلیفه‌، ج‌۲، ستون‌ ۱۴۷۷ـ ۱۴۸۴.
[۷۸] ، آقابزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۳، ص‌۳۰.
[۷۹] آقا بزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۳، ص۳۳۲
،
[۸۰] آقا بزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۳، ص۴۲۰،
[۸۱] آقا بزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۴، ص‌۳۱۰
؛
[۸۲] آقابزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۴، ص۴۲۵.
[۸۳] آقابزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۵، ص‌ ۹۹.
[۸۴] آقابزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۶، ص‌ ۴۶.
[۸۵] آقابزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۶، ص۵۹.


۵.۳ - مفاتیح‌الغیب‌


یکی از مهمترین‌ تفاسیر کلامی، مفاتیح‌الغیب‌، معروف‌ به‌ تفسیر کبیر، اثر فخرالدین‌ محمدبن‌ عمر رازی (متوفی ۶۰۴)، متکلم‌ و مفسر اشعری، است‌ که‌ به‌ سبب‌ طرح‌ مباحث‌ کلامی فراوان‌ در آن‌، برخی آن‌ را دایره المعارفی در علم‌ کلام‌ دانسته‌اند.
[۸۶] محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۵؛ بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۸۷] عبداللّه‌ محمود شحاته‌، تاریخ‌القرآن‌ و التفسیر، ج۱، ص‌ ۱۶۳، مصر ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲.
فخرالدین‌ رازی در این‌ تفسیر با رویکردی عقلی به‌ تفسیر آیات‌ پرداخته‌ و در تفسیر آیات‌ بسیاری از معارف‌ و علوم‌ عصر خویش‌ را به‌ مناسبت‌ ذکر کرده‌ است. ‌
[۸۸] عبداللّه‌ محمود شحاته‌، تاریخ‌القرآن‌ و التفسیر، ج۱، ص‌ ۱۶۳، مصر ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲.
بنابراین‌، تفسیر او مشحون‌ از اقوال‌ حکیمان‌ و فیلسوفان‌ و نزاعهای عقلی است. ‌
[۸۹] محمد بلتاجی، مدخل‌ الی علم‌التفسیر، ج۱، ص‌۱۲۰، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
فخررازی در تفسیر آیات‌ مباحث‌ مربوط‌ به‌ آیه‌ را به‌طور منظم‌ دسته‌بندی کرده‌ و برای رد کردن‌ آرای مخالفان‌ خود (مثل‌ معتزله‌ و کرامیه‌) مطالب‌ آنان‌ را بتفصیل‌ ذکر نموده‌ است‌.
[۹۰] محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۴ـ۲۹۵، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۹۱] محمد بلتاجی، مدخل‌ الی علم‌التفسیر، ج۱، ص‌ ۱۲۶، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
چنانکه‌ گفته‌ شد یکی از ویژگیهای تفسیر کبیر فخررازی نقل‌ نگرش‌ها و استدلالهای عقلی فلاسفه‌ است‌، مثلاً در تفسیر آیه ۴۸ سوره بقره‌، تأویل‌ فلاسفه‌ در باره شفاعت‌ را ذکر کرده‌ و به‌تبیین‌ آن‌ پرداخته‌ است‌.

۶ - تفاسیر عقلی ـ کلامی معاصر



در دوران‌ معاصر نیز تفاسیر عقلی ـ کلامی بسیاری نوشته‌ شده‌ که‌ برخی از مهمترین‌ آن‌ها عبارت‌ است‌ از: تفسیر روح‌ المعانی، تألیف‌ شهاب‌الدین‌ محمود آلوسی بغدادی (متوفی ۱۲۷۰)؛ تفسیر القرآن‌ الحکیم‌ معروف‌ به‌ تفسیر الخفاجی، تألیف‌ محمد عبدالمنعم‌ خفاجی (متوفی ۱۳۲۸ ش‌)؛ تحریر المعنی السدید و تنویرالعقل‌ الجدید معروف‌ به‌ التحریر و التنویر تألیف‌ محمدطاهربن‌ عاشور (متوفی ۱۳۵۲ ش‌)، عالم‌ مالکی تونسی؛ المیزان‌ فی تفسیرالقرآن‌، تألیف‌ محمدحسین‌ طباطبائی (متوفی ۱۳۶۱ ش‌)، مفسر و فیلسوف‌ امامی، که‌ در تفسیر خود ضمن‌ دفاع‌ کلامی از معتقدات‌ شیعه امامیه‌ به‌ بحثهای فلسفی و اجتماعی نیز پرداخته‌ است‌؛ آلاءالرحمن‌ فی تفسیر القرآن‌، اثر شیخ‌ محمدجواد بلاغی (متوفی ۱۳۵۲) مفسر، متکلم‌ و ادیب‌ امامی؛ اطیب‌ البیان‌ فی تفسیر القرآن‌، تألیف‌ سیدعبدالحسین‌ طیب‌ اصفهانی (متوفی ۱۳۶۹ ش‌)، عالم‌ و متکلم‌ امامی.

۷ - تفاسیر کلامی



نوع‌ دیگری از تفاسیر کلامی، تفاسیری است‌ که‌ پیروان‌ فرق‌ و مذاهب‌ مختلف‌ نوشته‌ و دیدگاههای کلامی خود را مطرح‌ کرده‌اند؛ مثلاً اباضیه‌ (یکی از فرق‌ خوارج‌) تفاسیری بر قرآن‌ نوشته‌اند که‌ مهمترین‌ آن‌ها تفسیر کتاب‌ اللّه‌ العزیز (بیروت‌ ۱۹۹۰)، اثر هودبن‌ محکّم‌ هُواری، مفسر اباضی قرن‌ سوم‌، است‌ که‌ گرچه‌ در اصل‌ تفسیری مأثور است‌، مفسر برخی از مسائل‌ مثل‌ کفر و ایمان‌، ارتکاب‌ کبیره‌ و شفاعت‌ و دیگر دیدگاههای کلامی خویش‌ را در تفسیر آیات‌ وارد کرده‌ است‌.
[۹۲] محمدعلی ایازی، نگاهی به‌ تفاسیر اباضیه‌، ج۱، ص‌ ۱۴۷ـ ۱۴۸، بینات‌، سال‌ ۲، ش‌ ۳ (پاییز ۱۳۷۴).

به‌ تفسیر هَمْیان‌ الزاد الی دارالمعاد (عمان‌، ۱۴۰۱ـ۱۴۱۱) و تیسیرالتفسیر (عمان‌، ۱۴۰۷ـ۱۴۰۹)، هر دو اثر محمدبن‌ یوسف‌ اطفیش‌ (متوفی ۱۳۳۲)، نیز می‌توان‌ اشاره‌ کرد.
در نزد زیدیه‌ نیز علاوه‌ بر تفسیر غریب‌القرآن‌ (قم‌ ۱۴۱۴) منسوب‌ به‌ زیدبن‌ علی و تفسیر مقاتل‌بن‌ سلیمان‌ (قاهره‌ ۱۹۷۹ـ۱۹۸۹) ــ که‌ آن‌ را در شمار تفاسیر زیدیه‌ آورده‌اند
[۹۳] عبداللّه‌ محمود شحاته‌، تاریخ‌القرآن‌ و التفسیر، ج۱، ص‌۱۹۰، مصر ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲.
ــ به‌ تفسیر فتح‌ القدیر الجامع‌ بین‌ فَنَّیِ الروایه و الدرایه من‌ علم‌ التفسیر (بیروت‌، بیتا.)، اثر محمدبن‌ علیبن‌ عبداللّه‌ شوکانی (متوفی ۱۲۵۰)، می‌توان‌ اشاره‌ کرد.
از اسماعیلیه‌ هم‌ اگرچه‌ تفسیر کامل‌ و جامعی از قرآن‌ گزارش‌ نشده‌ است‌، قاضی نعمان‌ (متوفی ۳۶۳) در آثارش‌ از جمله‌ در کتاب‌ المجالس‌ و المسایرات‌ (تونس‌ ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸) و مؤید فی الدین‌ هبه اللّه‌ شیرازی در المجالس‌ المؤیدیه (بیروت‌ ۱۳۹۴/ ۱۹۷۴) به‌ تفسیر برخی آیات‌ به‌ مناسبت‌ مباحث‌ مختلف‌ کتابهایشان‌ پرداخته‌اند.
[۹۴] محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌،، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۸ـ۲۷۴، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.

همچنین‌ اگر نظر کسانی که‌ محمدبن‌ عبدالکریم‌ شهرستانی (متوفی ۵۴۸)، صاحب‌ الملل‌ و النحل‌، را اسماعیلی می‌دانند، پذیرفته‌ شود.
[۹۵] ابن‌ حجرعسقلانی، لسان‌المیزان‌، ج‌۵، ص‌۲۶۳، حیدرآباد دکن‌ ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
[۹۶] محمد بهرامی، «گرایش‌ مذهبی شهرستانی: صاحب‌ تفسیر مفاتیح‌الاسرار»، ج۱، ص‌۳۵۶ـ ۳۸۱، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، سال‌ ۶، ش‌ ۲۱ـ۲۲ (بهار و تابستان‌ ۱۳۷۹).
می‌توان‌ تفسیر او به‌ نام‌ مفاتیح‌ الاسرار و مصابیح‌الابرار (تهران‌ ۱۳۷۶ ش‌) را در شمار تفاسیر اسماعیلی آورد.

۸ - تفاسیری فلسفی



برخی از فیلسوفان‌ مسلمان‌ نیز با به‌کارگیری عنصر عقل‌ و معلومات‌ فلسفی، تفاسیری فلسفی نوشته‌اند؛ مانند تفاسیر سوره‌های توحید، فلق‌، ناس‌ و اعلی از ابوعلی سینا (متوفی ۴۲۸؛
[۹۷] علی اصغر حکمت‌، «تفاسیر ابوعلی سینا از قرآن‌ مجید»، ج۱، ص‌ ۱۵۹ـ۱۷۴، در جشن‌نامه ابن‌سینا، ج‌ ۲، تهران‌: انجمن‌ آثار ملی، ۱۳۳۴ ش‌.
تفسیر برخی آیات‌ در آثار شهاب‌الدین‌ سهروردی (متوفی ۵۸۷) بویژه‌ در التلویحات‌ اللوحیّه و العرشیه
[۹۸] یحییبن‌ حبش‌ سهروردی، مجموعه‌ مصنّفات‌ شیخ‌ اشراق‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۳، چاپ‌ هانری کوربن‌، تهران‌ ۱۳۸۰ ش‌.
[۹۹] یحییبن‌ حبش‌ سهروردی، مجموعه‌ مصنّفات‌ شیخ‌ اشراق‌، ج‌ ۱، ۹۲ـ۹۳، چاپ‌ هانری کوربن‌، تهران‌ ۱۳۸۰ ش‌.
تفسیر القرآن‌الکریم‌ (قم‌ ۱۳۷۹ ش‌) و مفاتیح‌الغیب‌ (تهران‌ ۱۳۶۳ ش‌) هر دو اثر محمدبن‌ ابراهیم‌ شیرازی مشهور به‌ ملاصدرا (متوفی ۱۰۵۰)، که‌ هریک‌ با گرایش‌ خاص‌ خود در فلسفه‌ به‌ تفسیر آیات‌ و سوره‌های قرآن‌ پرداخته‌اند.

۹ - فهرست منابع‌



(۱) علاوه‌ بر قرآن‌.
(۲) آقابزرگ‌ طهرانی.
(۳) ابن‌تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
(۴) ابن‌ حجرعسقلانی، لسان‌المیزان‌، حیدرآباد دکن‌ ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
(۵) ابن‌خلدون‌.
(۶) ابن‌شهر آشوب‌، معالم‌العلماء، نجف‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
(۷) ابن‌طاووس‌، سعدالسعودللنفوس‌، قم‌ ۱۳۸۰ ش‌.
(۸) ابن‌ عساکر، تبیین‌ کذب‌ المفتری فیما نسب‌ الی الامام‌ ابیالحسن‌ الاشعری، بیروت‌ ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۹) ابن‌فرحون‌، الدیباج‌ المذهب‌ فی معرفه اعیان‌ علماءالمذهب‌، چاپ‌ محمد احمدی ابوالنور، قاهره‌ ۱۳۹۴/ ۱۹۷۴.
(۱۰) ابن‌ ندیم‌.
(۱۱) نصر حامد ابوزید، الاتجاه‌ العقلی فی التفسیر: دراسه فی قضیه المجاز فی القرآن‌ عندالمعتزله، دارالبیضاء ۱۹۹۸.
(۱۲) محمدعلی ایازی، المفسرون‌: حیاتهم‌ و منهجهم‌، تهران‌ ۱۴۱۴.
(۱۳) محمدعلی ایازی، نگاهی به‌ تفاسیر اباضیه‌، بینات‌، سال‌ ۲، ش‌ ۳ (پاییز ۱۳۷۴).
(۱۴) محمد بلتاجی، مدخل‌ الی علم‌التفسیر، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
(۱۴) محمد بهرامی، «گرایش‌ مذهبی شهرستانی: صاحب‌ تفسیر مفاتیح‌الاسرار»، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، سال‌ ۶، ش‌ ۲۱ـ۲۲ (بهار و تابستان‌ ۱۳۷۹).
(۱۵) حاجی خلیفه‌.
(۱۵) علیاصغر حکمت‌، «تفاسیر ابوعلی سینا از قرآن‌ مجید»، در جشن‌نامه ابن‌سینا، ج‌ ۲، تهران‌: انجمن‌ آثار ملی، ۱۳۳۴ ش‌.
(۱۶) احمد محمد حوفی، الزمخشری، مصر: الهیئه المصریه العامه للکتاب‌،) بی‌تا (.
(۱۶) محمد خضیری، تفسیرالتابعین‌: عرض‌ و دراسه مقارنه، ریاض‌ ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
(۱۷) محمدبن‌ احمد ذهبی.
(۱۸) محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۹) عبدالکریم‌بن‌ محمد رافعی قزوینی، التدوین‌ فی اخبار قزوین‌، چاپ‌ عزیزاللّه‌ عطاردی، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
(۲۰) فهدبن‌ عبدالرحمان‌ رومی، بحوث‌ فی اصول‌التفسیر و مناهجه‌، ریاض‌ ۱۴۱۹.
(۲۱) عدنان‌ محمد زرزور، الحاکم‌الجشمی و منهجه‌ فی تفسیرالقرآن‌، بیروت‌) ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
(۲۲) محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌ العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، قاهره) ۱۹۸۰.
(۲۳) زمخشری.
(۲۴) محمود سرمدی، «ابومسلم‌ اصفهانی مفسّری گمنام‌»، مقالات‌ و بررسی‌ها، سال‌ ۳۰، ش‌ ۶۲ (زمستان‌ ۱۳۷۶ ش‌).
(۲۵) یحیی بن‌ حبش‌ سهروردی، مجموعه‌ مصنّفات‌ شیخ‌ اشراق‌، ج‌ ۱، چاپ‌ هانری کوربن‌، تهران‌ ۱۳۸۰ ش‌.
(۲۶) عبدالرحمان‌بن‌ ابیبکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
(۲۷) عبدالرحمان‌بن‌ ابیبکر سیوطی، کتاب‌ طبقات‌ المفسرین‌، چاپ‌ مورسینگ‌، لیدن‌ ۱۸۳۹، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۶۰.
(۲۸) عبداللّه‌ محمود شحاته‌، تاریخ‌القرآن‌ و التفسیر، مصر ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲.
(۲۹) علی اشرف‌ صادقی، «زبان‌ تفسیر ابوعلی جبائی چه‌ بوده‌ است‌؟»، در هفتاد مقاله‌: ارمغان‌ فرهنگی به‌ دکتر غلامحسین‌ صدیقی، ج‌ ۲، گردآورده یحیی مهدوی و ایرج‌ افشار، تهران‌: اساطیر، ۱۳۷۱ ش‌.
(۳۰) مصطفی صاوی جوینی، مناهج‌ فی التفسیر، اسکندریه‌: منشأه لمعارف‌.
(۳۱) صفدی.
(۳۲) محمدحسین‌ طباطبائی، قرآن‌ در اسلام‌، تهران‌ ۱۳۵۰ ش‌.
(۳۳) طوسی.
(۳۴) علی بن‌ حسین‌ علم ‌الهدی، امالی المرتضی: غررالفوائد و درر القلائد، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۷۳/۱۹۵۴.
(۳۵) محمود فاضل‌، «آراءالزمخشری الکلامیه فی تفسیر الکشاف‌»، در یادنامه ادیب‌ نیشابوری: زندگانی استاد و مجموعه‌ مقالات‌ در مباحث‌ علمی و ادبی، به‌ اهتمام‌ مهدی محقق‌، تهران‌: مؤسسه مطالعات‌ اسلامی دانشگاه‌ مک‌ گیل‌ (شعبه تهران‌)، با همکاری دانشگاه‌ تهران‌، ۱۳۶۵ ش‌.
(۳۶) محمدبن‌ عمر فخررازی، التفسیرالکبیر، او، مفاتیح‌الغیب‌، بیروت‌ ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
(۳۷) قاضی عبدالجباربن‌ احمد، تنزیه‌ القرآن‌ عن‌المطاعن‌، بیروت‌: دارالنهضه الحدیثه‌.
(۳۸) قاضی عبدالجباربن‌ احمد، فضل‌ الاعتزال‌ و طبقات‌ المعتزله، چاپ‌ فؤاد سید، تونس‌.
(۳۹) محمدبن‌ محمد ماتریدی، تفسیرالماتریدی المسمی تأویلات‌ اهل‌السنه، ج‌ ۱، چاپ‌ ابراهیم‌ عوضین‌ و سید عوضین‌، قاهره‌ ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
(۴۰) محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌القشیب‌، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
(۴۱) یاقوت‌ حموی، معجم‌ الادباء، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳.

۱۰ - پانویس


 
۱. محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۵۶، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۲. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌ العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۴۹، قاهره) ۱۹۸۰.
۳. محمدعلی ایازی، المفسرون‌: حیاتهم‌ و منهجهم‌، ج۱، ص‌ ۴۰، تهران‌ ۱۴۱۴.
۴. بقره‌/سوره۲، آیه۲۴۲.    
۵. انبیاء/سوره۲۱، آیه۶۷.    
۶. مؤمنون‌/سوره۲۳، آیه۸۰.    
۷. نور/سوره۲۴، آیه۶۱.    
۸. انبیاء/سوره۲۱، آیه۲۲.    
۹. نمل‌/سوره۲۷، آیه۶۳.    
۱۰. فتح‌/سوره۴۸، آیه۱۰.    
۱۱. بقره‌/سوره۲، آیه۱۱۵.    
۱۲. رحمن‌/سوره۵۵، آیه۲۷.    
۱۳. طه‌/سوره۲۰، آیه۵.    
۱۴. ابراهیم‌/سوره۱۴، آیه۴.    
۱۵. نحل‌/سوره۱۶، آیه۹۳.    
۱۶. مدثر/سوره۷۴، آیه۳۱.    
۱۷. آل‌عمران‌/سوره۳، آیه۷۹.    
۱۸. اعراف‌/سوره۷، آیه۱۵۸.    
۱۹. نساء/سوره۴، آیه۱۳۶.    
۲۰. محمدهادی معرفت‌، التفسیر و المفسّرون‌ فی ثوبه‌القشیب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۳۴۹، مشهد ۱۴۱۸ـ۱۴۱۹.
۲۱. فهدبن‌ عبدالرحمان‌ رومی، بحوث‌ فی اصول‌التفسیر و مناهجه‌، ج۱، ص‌۱۰۰، ریاض‌ ۱۴۱۹.
۲۲. محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۱۲۱ـ۱۲۲، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۲۳. محمد خضیری، تفسیرالتابعین‌: عرض‌ و دراسه مقارنه، ج‌ ۲، ص‌ ۷۲۲ـ۷۲۳، ریاض‌ ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
۲۴. مصطفی صاوی جوینی، مناهج‌ فی التفسیر، ج۱، ص‌ ۱۰۸، اسکندریه‌: منشأه لمعارف‌.
۲۵. ۱۱۸ـ۲۹۷، مصطفی صاوی جوینی، ج۱، ص‌ ۱۰۸ـ۱۱۲، مناهج‌ فی التفسیر، اسکندریه‌: منشأه لمعارف‌.
۲۶. نصر حامد ابوزید، الاتجاه‌ العقلی فی التفسیر: دراسه فی قضیه المجاز فی القرآن‌ عندالمعتزله، ج۱، ص‌۱۸۰ـ ۲۳۹، دارالبیضاء ۱۹۹۸.
۲۷. محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌۲۸۸ـ ۲۸۹، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۲۸. محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص۳۶۲ـ۴۷۷، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۲۹. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌ العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۶۵ـ۶۹، قاهره) ۱۹۸۰.
۳۰. فهدبن‌ عبدالرحمان‌ رومی، بحوث‌ فی اصول‌التفسیر و مناهجه‌، ج۱، ص‌ ۱۰۲ـ ۱۰۴، ریاض‌ ۱۴۱۹.
۳۱. عبدالرحمان‌بن‌ ابیبکر سیوطی، الاتقان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۰۵ـ۲۰۷، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۹۶۷، چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۳ ش‌.
۳۲. ابن‌ ندیم‌، ج۱، ص‌ ۲۱۴.
۳۳. ابن‌ ندیم‌، ج۱، ص‌ ۲۱۵.
۳۴. ابن‌ حجرعسقلانی، لسان‌المیزان‌، ج‌ ۳، ص‌ ۲۰۳، حیدرآباد دکن‌ ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
۳۵. طوسی، ج‌ ۱، ص‌ ۱.
۳۶. طوسی، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰۲.
۳۷. طوسی، ج‌ ۲، ص‌ ۱۲.
۳۸. طوسی، ج‌ ۵، ص‌ ۶.
۳۹. ابن‌طاووس‌، سعدالسعودللنفوس‌، ج۱، ص‌ ۲۵۲ـ۳۰۳، قم‌ ۱۳۸۰ ش‌.
۴۰. یاقوت‌ حموی، معجم‌ الادباء، ج‌ ۲، ص‌ ۸۱۴، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳.
۴۱. صفدی، ج‌ ۱۱، ص‌ ۳۷۹.
۴۲. علیاشرف‌ صادقی، «زبان‌ تفسیر ابوعلی جبائی چه‌ بوده‌ است‌؟»، ج۱، ص‌ ۵۵۱ـ۵۵۷، در هفتاد مقاله‌: ارمغان‌ فرهنگی به‌ دکتر غلامحسین‌ صدیقی، ج‌ ۲، گردآورده یحیی مهدوی و ایرج‌ افشار، تهران‌: اساطیر، ۱۳۷۱ ش‌.
۴۳. عبدالرحمان‌بن‌ ابی بکر سیوطی، کتاب‌ طبقات‌ المفسرین‌، ج۱، ص‌ ۳۳، چاپ‌ مورسینگ‌، لیدن‌ ۱۸۳۹، چاپ‌ افست‌ تهران‌ ۱۹۶۰.
۴۴. ابن‌ ندیم‌، ج۱، ص‌ ۲۱۹.
۴۵. ابن‌طاووس‌، سعدالسعودللنفوس‌، ج۱، ص‌ ۳۱۴، قم‌ ۱۳۸۰ ش‌.
۴۶. صفدی، ج‌ ۱۷، ص‌ ۲۶.
۴۷. ابن‌طاووس‌، سعدالسعودللنفوس‌، ج۱، ص‌ ۳۱۵ـ۳۳۷، قم‌ ۱۳۸۰ ش‌.
۴۸. طوسی، ج‌ ۵، ص‌ ۲۷ـ۲۹.
۴۹. ابن‌ ندیم‌، ج۱، ص‌ ۱۵۱.
۵۰. یاقوت‌ حموی، معجم‌ الادباء، ج‌ ۶، ص‌ ۲۴۳۸چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳.
۵۱. طوسی، ج‌ ۱، ص‌ ۱ـ۲.
۵۲. محمود سرمدی، «ابومسلم‌ اصفهانی مفسّری گمنام‌»، ج۱، ص‌ ۲۳ـ۳۶، مقالات‌ و بررسی‌ها، سال‌ ۳۰، ش‌ ۶۲ (زمستان‌ ۱۳۷۶ ش‌).
۵۳. ابن‌فرحون‌، الدیباج‌ المذهب‌ فی معرفه اعیان‌ علماءالمذهب‌، ج‌ ۲، ص‌ ۹۵، چاپ‌ محمد احمدی ابوالنور، قاهره‌ ۱۳۹۴/ ۱۹۷۴.
۵۴. ابن‌ عساکر، تبیین‌ کذب‌ المفتری فیما نسب‌ الی الامام‌ ابیالحسن‌ الاشعری، ج۱، ص‌ ۱۳۶ـ۱۳۹، بیروت‌ ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
۵۵. محمدبن‌ محمد ماتریدی، تفسیرالماتریدی المسمی تأویلات‌ اهل‌السنه، ج‌ ۱، ص‌ ۴۴، ج‌ ۱، چاپ‌ ابراهیم‌ عوضین‌ و سید عوضین‌، قاهره‌ ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
۵۶. محمدبن‌ محمد ماتریدی، تفسیرالماتریدی المسمی تأویلات‌ اهل‌السنه، ج‌ ۱، ص‌ ۷۳، چاپ‌ ابراهیم‌ عوضین‌ و سید عوضین‌، قاهره‌ ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
۵۷. محمدبن‌ محمد ماتریدی، تفسیرالماتریدی المسمی تأویلات‌ اهل‌السنه، ج‌ ۱، ص۱۷۹، چاپ‌ ابراهیم‌ عوضین‌ و سید عوضین‌، قاهره‌ ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
۵۸. طوسی، ج‌ ۱، ص‌ ۱ـ۲.
۵۹. ابن‌طاووس‌، سعدالسعودللنفوس‌، ج۱، ص‌ ۳۹۴ـ۳۹۷، قم‌ ۱۳۸۰ ش‌.
۶۰. محمد عبدالعظیم‌ زرقانی، مناهل‌ العرفان‌ فی علوم‌القرآن‌، ج‌ ۲، ص‌ ۷۴، قاهره) ۱۹۸۰.
۶۱. محمدحسین‌ ذهبی، ج‌ ۱، ص‌۳۹۰ـ۴۰۱، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۶۲. قاضی عبدالجباربن‌ احمد، تنزیه‌ القرآن‌ عن‌المطاعن‌، ج۱، ص‌ ۱۹، بیروت‌: دارالنهضه الحدیثه‌.
۶۳. قاضی عبدالجباربن‌ احمد، تنزیه‌ القرآن‌ عن‌المطاعن‌، ج۱، ص‌۳۱۰، بیروت‌: دارالنهضه الحدیثه‌.
۶۴. علی بن‌ حسین‌ علم ‌الهدی، امالی المرتضی: غررالفوائد و درر القلائد، ج۱، ص‌ ۲۵ـ ۴۸، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ۱۳۷۳/۱۹۵۴.
۶۵. عبدالکریم‌بن‌ محمد رافعی قزوینی، التدوین‌ فی اخبار قزوین‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۸، چاپ‌ عزیزاللّه‌ عطاردی، بیروت‌ ۱۴۰۸/۱۹۸۷.
۶۶. محمدبن‌ احمد ذهبی، ج‌ ۱۸، ص‌ ۶۱۶ـ۶۲۰.
۶۷. حاجی خلیفه‌، ج‌ ۱، ستون‌ ۶۳۴،
۶۸. ابن‌شهر آشوب‌، معالم‌العلماء، ج۱، ص‌۵۶، نجف‌ ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۶۹. عدنان‌ محمد زرزور، الحاکم‌الجشمی و منهجه‌ فی تفسیرالقرآن‌، ج۱، ص‌ ۱۶۱ـ ۱۶۲، بیروت‌) ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
۷۰. محمدحسین‌ طباطبائی، قرآن‌ در اسلام‌، ج۱، ص‌۵۰ ـ۵۱، تهران‌ ۱۳۵۰ ش‌.
۷۱. ابن‌خلدون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۵۵ ـ۵۵۶.
۷۲. ، ابن‌تیمیّه‌، مقدمه فی اصول‌التفسیر، ج۱، ص‌ ۳۴، بیروت‌: دارمکتبه الحیاه.
۷۳. محمدحسین‌ ذهبی، ج‌ ۱، ص‌ ۴۳۵ـ۴۴۲، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۷۴. ابن‌خلدون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۵۵۵ ـ۵۵۶.
۷۵. احمد محمد حوفی، الزمخشری، ج۱، ص‌ ۱۲۲ـ ۱۶۶، مصر: الهیئه المصریه العامه للکتاب‌،) بی‌تا (.
۷۶. محمود فاضل‌، «آراءالزمخشری الکلامیه فی تفسیر الکشاف‌»، ج۱، ص‌ ۳۱۸ـ۳۳۶، در یادنامه ادیب‌ نیشابوری: زندگانی استاد و مجموعه‌ مقالات‌ در مباحث‌ علمی و ادبی، به‌ اهتمام‌ مهدی محقق‌، تهران‌: مؤسسه مطالعات‌ اسلامی دانشگاه‌ مک‌ گیل‌ (شعبه تهران‌)، با همکاری دانشگاه‌ تهران‌، ۱۳۶۵ ش‌.
۷۷. حاجی خلیفه‌، ج‌۲، ستون‌ ۱۴۷۷ـ ۱۴۸۴.
۷۸. ، آقابزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۳، ص‌۳۰.
۷۹. آقا بزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۳، ص۳۳۲
۸۰. آقا بزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۳، ص۴۲۰،
۸۱. آقا بزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۴، ص‌۳۱۰
۸۲. آقابزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۴، ص۴۲۵.
۸۳. آقابزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۵، ص‌ ۹۹.
۸۴. آقابزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۶، ص‌ ۴۶.
۸۵. آقابزرگ‌ طهرانی، ج‌ ۶، ص۵۹.
۸۶. محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۵؛ بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۸۷. عبداللّه‌ محمود شحاته‌، تاریخ‌القرآن‌ و التفسیر، ج۱، ص‌ ۱۶۳، مصر ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲.
۸۸. عبداللّه‌ محمود شحاته‌، تاریخ‌القرآن‌ و التفسیر، ج۱، ص‌ ۱۶۳، مصر ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲.
۸۹. محمد بلتاجی، مدخل‌ الی علم‌التفسیر، ج۱، ص‌۱۲۰، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
۹۰. محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌، ج‌ ۱، ص‌ ۲۹۴ـ۲۹۵، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۹۱. محمد بلتاجی، مدخل‌ الی علم‌التفسیر، ج۱، ص‌ ۱۲۶، قاهره‌ ۱۴۲۰/۲۰۰۰.
۹۲. محمدعلی ایازی، نگاهی به‌ تفاسیر اباضیه‌، ج۱، ص‌ ۱۴۷ـ ۱۴۸، بینات‌، سال‌ ۲، ش‌ ۳ (پاییز ۱۳۷۴).
۹۳. عبداللّه‌ محمود شحاته‌، تاریخ‌القرآن‌ و التفسیر، ج۱، ص‌۱۹۰، مصر ۱۳۹۲/ ۱۹۷۲.
۹۴. محمد حسین‌ ذهبی، التفسیر و المفسّرون‌،، ج‌ ۲، ص‌ ۲۵۸ـ۲۷۴، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۹۵. ابن‌ حجرعسقلانی، لسان‌المیزان‌، ج‌۵، ص‌۲۶۳، حیدرآباد دکن‌ ۱۳۲۹ـ۱۳۳۱، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ۱۳۹۰/۱۹۷۱.
۹۶. محمد بهرامی، «گرایش‌ مذهبی شهرستانی: صاحب‌ تفسیر مفاتیح‌الاسرار»، ج۱، ص‌۳۵۶ـ ۳۸۱، فصلنامه پژوهشهای قرآنی، سال‌ ۶، ش‌ ۲۱ـ۲۲ (بهار و تابستان‌ ۱۳۷۹).
۹۷. علی اصغر حکمت‌، «تفاسیر ابوعلی سینا از قرآن‌ مجید»، ج۱، ص‌ ۱۵۹ـ۱۷۴، در جشن‌نامه ابن‌سینا، ج‌ ۲، تهران‌: انجمن‌ آثار ملی، ۱۳۳۴ ش‌.
۹۸. یحییبن‌ حبش‌ سهروردی، مجموعه‌ مصنّفات‌ شیخ‌ اشراق‌، ج‌ ۱، ص‌ ۸۳، چاپ‌ هانری کوربن‌، تهران‌ ۱۳۸۰ ش‌.
۹۹. یحییبن‌ حبش‌ سهروردی، مجموعه‌ مصنّفات‌ شیخ‌ اشراق‌، ج‌ ۱، ۹۲ـ۹۳، چاپ‌ هانری کوربن‌، تهران‌ ۱۳۸۰ ش‌.


۱۱ - منبع



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفسیر عقلی کلامی»، شماره۵۰۱۲.    



آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.